۱۶۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۸ - در بنای مسجد کیخسرو خان

بحکم شاه دین «عباس ثانی » آنکه در عهدش
جهان از خرمی پرخنده شد، چون دامن گلچین

شه مسکین نوازی، کز دوای عدل و احسانش
بعالم هیچکس را نیست دردی، غیر درد دین

شهنشاهی که رای و همت و حلم وی آموزد
خرد را عقل و دریا را سخا و کوه را تمکین

جلال و عدل و احسان و جهانبانی و دینداری
همه در آسمان دولتش جمعند چون پروین

شده از شمع تیغش، خانه امن و امان روشن
چنان کز پشتبان دولتش، محکم بنای دین

چنان بر زیردستان زور کردن نیست حد کس را
که سر در عهد او آهسته بگذارند بر بالین

ز بیدادی که بر فرهاد مسکین رفته از خسرو
بکوه از بیم او خود را کشیده صورت شیرین

برآمد تا بتخت خسروی این شاه دین پرور
چراغان شد ز نور جبهه عباد، شهر دین

بسعی بنده درگاه او، کیخسرو عادل
که از سر کم نگردد سایه لطف شهش آمین

سر اخلاص کیشان، آنکه بالاتر بود پیشش
ز صد کیخسروی دربانی این شاه عدل آیین

بانجام آمد این عالم بنا، زآن سان، که از فیضش
سراپا رشک جنت گشت باب الجنة قزوین

بگفتم: این چه جا باشد؟ بتاریخش خرد گفتا:
«مکان طاعت و جای دعای پادشاه دین »
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷ - تاریخ مرگ ملابوذر فرزند مولانا خلیل الله قزوینی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹ - تاریخ احداث باغ خرم آباد علی بیگ »
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.