۱۶۱ بار خوانده شده
ز روی درد و سوزم گفت یاری قدردان روزی
که: «تایب » حیف دامان بقا زین بوم و برچیده
شدم غمگین و حق آشنایی خواست تاریخش
بگفتم:«از جهان تایب بساط عمر بر چیده »
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
که: «تایب » حیف دامان بقا زین بوم و برچیده
شدم غمگین و حق آشنایی خواست تاریخش
بگفتم:«از جهان تایب بساط عمر بر چیده »
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳ - تاریخ منصب میردیوانی زینل خان
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵ - تاریخ وفات حاج باقر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.