هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی به زیبایی‌های معشوق و تجلی‌های عشق می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند یوسف و زلیخا، مجنون و لیلی، و خسرو و شیرین، به توصیف عشق و جمال می‌پردازد. همچنین، مفاهیمی مانند وحدت وجود، مستی عشق، و بی‌اعتنایی به ملامت دیگران در شعر دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم عمیق نیاز به درک ادبی و فلسفی دارند که معمولاً در سنین بالاتر قابل درک است.

شمارهٔ ۱

زهی تجلی نموده حسنت، به چشم وامق، ز روی عذرا
به یک کرشمه ربوده چشمت توان یوسف دل زلیخا

سواد مویت شکنج سنبل، صفات رویت ورق ورق گل
کشیده مستان قدح قدح مل، ز جام لعلت به جای صهبا

به ملک ایجاد اگر نبودی فروغ مهرت کجا نمودی
به چشم هستی ز بی وجودی، وجود آدم نمود حوا

ظهور خود خواست جمال بیچون، به کسوت غیر ز غیر بیرون
گهی در آمد به چشم مجنون گهی بر آمد به حسن لیلی

هم اوست عاشق هم اوست معشوق، هم اوست طالب هم اوست مطلوب
هم اوست خسرو، هم اوست شیرین، هم اوست وامق هم اوست عذرا

فقیه ما را ز می ملامت، مکن خدا را برو سلامت
که در حقیقت گناه پنهان ز طاعتی به که آشکارا

چمن طرب خیز بهار دلکش، نسیم گل بیز شراب بی غش
چو هست فرصت بخواه و درکش، به روی ساقی می مصفا

به جام هستی می الستی، بریز ساقی ز روی مستی
ترانه سر کن چو خوش نشستی به رغم دشمن به کام یغما

چو عشق بازی مدار یغما غم از ملامت ز جور خوبان
چه بیم دارد ز موج طوفان کسی که باشد غریق دریا
وزن: مفاعلن فع مفاعلن فع مفاعلن فع مفاعلن فع
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.