هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق، هجران، زیبایی معشوق و مفاهیمی مانند ایمان و کفر سخن می‌گوید. همچنین از عناصری مانند زلف، چشمان، و طبیعت برای توصیف احساسات خود استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از اصطلاحات و استعاره‌های پیچیده ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲

گر بسنجند به حشر اجر شب هجران را
غالب آن است که شاهین شکند میزان را

شد زبون زنخت قامت چوگانی من
گوی بنگر که همی زخمه زند چوگان را

کفر زلفت اگر این است برآنک که به عنف
صادر جزیه به گردن فکند ایمان را

گر به یعقوب رسد نکهت پیراهن تو
به صبا باز دهد بوی مه کنعان را

شاه ترکان خجل آید ز صف آرائی خویش
گر به پیرامن چشمت نگرد مژگان را

دل اگر سرکشد از خط تو بسپار به زلف
چاره زنجیر بود بنده ی نافرمان را

بو که از کوتهی رشته رسد دست به دست
گاه می بندم و گه می گسلم پیمان را

مه نکاهیده به خورشید نگردد نزدیک
شاید اربه ز فزونی شمرم نقصان را

عیب یغما مکن ار دمدمه ی شیخ شنید
ناگزیر است بشر وسوسه ی شیطان را
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.