هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دردها و رنجهای زندگی خود میگوید که بیشتر از پرندگان در قفس است. او از تنهایی، هجران، و غم عشق سخن میگوید و اشاره میکند که عشق نیازمند سبکباری و رهایی از تعلقات است. همچنین، او از ناامیدی و بیماریهای روحی خود مینالد و بیان میکند که حتی در آخرین لحظات زندگی نیز کسی به عیادتش نمیآید. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که سلطنت بر ملک نعیم تنها با یغما ممکن است و رحمت تنها از سوی گنهکاران میآید.
رده سنی:
18+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی، عاشقانه، و انتقادی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی، بیماری، و مرگ ممکن است برای مخاطبان جوان سنگین باشد.
شمارهٔ ۳۵
زان مرا بیش ز مرغان قفس زاریهاست
که به غیر از شکن دام گرفتاریهاست
بینم آن خواب اگرم دیده به عمری غنود
که مرا عمر دگر مایه بیداریهاست
آسمان شد ز پی خصمی من پشت زمین
ای دل ای دیده من وقت مددکاریهاست
روز تنهائی و پایان وصال و شب هجر
ای غم عشق بیا کاول غمخواریهاست
خرقه و سبحه و سجاده فکندم چه کنم
اولین شرط ره عشق سبکباریهاست
نامد از بهر عیادت به سرم تا دم مرگ
آه کآخر نفسم اول بیماریهاست
کار دل با تو ندانم به کجا انجامد
او نوآموز و ترا شیوه دلآزاریهاست
جز به یغما نرسد سلطنت ملک نعیم
رحمت از شحنه بازار گنهکاریهاست
که به غیر از شکن دام گرفتاریهاست
بینم آن خواب اگرم دیده به عمری غنود
که مرا عمر دگر مایه بیداریهاست
آسمان شد ز پی خصمی من پشت زمین
ای دل ای دیده من وقت مددکاریهاست
روز تنهائی و پایان وصال و شب هجر
ای غم عشق بیا کاول غمخواریهاست
خرقه و سبحه و سجاده فکندم چه کنم
اولین شرط ره عشق سبکباریهاست
نامد از بهر عیادت به سرم تا دم مرگ
آه کآخر نفسم اول بیماریهاست
کار دل با تو ندانم به کجا انجامد
او نوآموز و ترا شیوه دلآزاریهاست
جز به یغما نرسد سلطنت ملک نعیم
رحمت از شحنه بازار گنهکاریهاست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.