هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، به زیبایی‌های معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. شاعر از عشوه‌های معشوق، زیبایی‌های چهره و موهای او، و تأثیر عمیق عشق بر زندگی خود سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی و مذهبی نیز در شعر دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات شعر نیاز به درک ادبی و فرهنگی دارد که مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۴۶

جان‌فشانی من و عشوه او گر این است
از کسی ناید اگر کوهکن و شیرین است

چون کنم وصف دهان تو به هنگام حدیث
لب به هم چسبدم از بسکه سخن شیرین است

چهره کاهی مژه گلرنگ ز الوان جهان
سرخ و زردی که به ما بهره رسیده است این است

سنبل زلف تو یک خوشه و یک شهر گدای
گندم خال تو یک دانه و صد مسکین است

بیستون بر ندمد لاله که فرهاد هنوز
چشم آلوده به خونش به ره شیرین است

گفتمش هست ز خوبان چو تو سیمین بدنی
گفت نی نیست دریغا که دلم سنگین است

شبی از نافه زلفش سخنی رفت و هنوز
عمرها رفت و چو مجمر نفسم مشکین است

لازم افتاد چو آن عهد شکن با من و غیر
پای تا سر همه مهر است و سرا پا کین است

شکوه بردن به در آنکه غبار در او
از شرف غالیه طره حور العین است

علی عالی کش قائمه تیغ دو سر
قوت بازوی اسلام و حصار دین است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.