هوش مصنوعی: این شعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از درد عشق، حسرت، و بی‌مهری معشوق می‌نالد و به تصاویری مانند برق، آتش، و تیغ اشاره می‌کند تا عمق رنج خود را بیان کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی و معنوی مانند دیر، حرم، شیخ، و برهمن وجود دارد که نشان‌دهنده جستجوی معنوی شاعر است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم معنوی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۵۵

نه چو هر بار دگر آمد و دامن زد و رفت
برق عشق آتشم این بار به خرمن زد و رفت

تاخت بر حاصلم آن برق که از رخنه دل
آتش اندر شجر وادی ایمن زد و رفت

پیش رفتم به تظلم که رکابش بوسم
تند بر تافت عنان بانگ به توسن زد و رفت

آخر عمر دلم یافت رهی کاول گام
پا به دیر و حرم وشیخ و برهمن زد و رفت

جان کنم من همه عمر ار دو سه روزی فرهاد
تیشه بر سنگ به یاد بت ارمن زد و رفت

تا چه ذوق است به بند تو که هر مرغ که دید
حلقه دام تو پا بر سر گلشن زد و رفت

دل ززخمش نه چنان خوش به حیات است که غیر
مرد از حسرت آن تیغ که بر من زد و رفت

پیش خورشید رخت خواست چراغ افروزد
شمع را تیغ سحر آمد و گردن زد و رفت

وای بر حسرت یغما که ز بی مهری دوست
نفسی چند به کام دل دشمن زد و رفت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.