هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او با بیان تصاویری مانند خاک و خون، تیر عشق، و بتپرستی در مذهب عشق، احساسات عمیق و گاه دردناک خود را توصیف میکند. همچنین، از می و مستی به عنوان نمادی برای رهایی از غمها یاد میکند و بر آزادی و بیپروایی در عشق تأکید دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند می و مستی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۱۴
گفتم که به خاک و خون نشستم
از تیر تو گفت مزد شستم
گر جز توصنم مرا خدائی است
در مذهب عشق بت پرستم
دور فلکم فکند از پای
ای ساغر می بگیر دستم
کردم مژه دجله بو کز آن بحر
افتد چو تو ماهئی به شستم
می ده که زباده نیست توبه
کار من اگر منم که هستم
از می مگذر به فتوی هوش
این راست زمن شنو که مستم
خاک ره سرو قامتی کرد
آزاد ز هر بلند و پستم
شیخم چه غم ار شکست ساغر
صد توبه به خون بها شکستم
بستم ز سرشک راه کویش
بر مدعی و ز جوی جستم
یغما به رخش رسیدم از خط
زاین خس به گل آشیانه بستم
از تیر تو گفت مزد شستم
گر جز توصنم مرا خدائی است
در مذهب عشق بت پرستم
دور فلکم فکند از پای
ای ساغر می بگیر دستم
کردم مژه دجله بو کز آن بحر
افتد چو تو ماهئی به شستم
می ده که زباده نیست توبه
کار من اگر منم که هستم
از می مگذر به فتوی هوش
این راست زمن شنو که مستم
خاک ره سرو قامتی کرد
آزاد ز هر بلند و پستم
شیخم چه غم ار شکست ساغر
صد توبه به خون بها شکستم
بستم ز سرشک راه کویش
بر مدعی و ز جوی جستم
یغما به رخش رسیدم از خط
زاین خس به گل آشیانه بستم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.