هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از تجربیات روحانی و عرفانی خود سخن می‌گوید. او از حالات مختلفی مانند مستی معنوی، نفی خود، و ارتباط با عالم بالا صحبت می‌کند. شاعر از تاثیرات این تجربیات بر خود و تغییراتی که در وجودش ایجاد شده است، سخن می‌گوید. همچنین، او از رازهای دل و مقامات معنوی خود پرده برمی‌دارد و به نوعی به خودستایی معنوی می‌پردازد.
رده سنی: 18+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم خاص عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

قصیدهٔ شمارهٔ ۳۸

ثابت من قصد خرابات کرد
نفی مرا شاهد اثبات کرد

با قدح و بلبله تسبیح کرد
با دف و طنبور مناجات کرد

آن خدمات من دل سوخته
مستی او دوش مکافات کرد

نغمهٔ او هست مرا نیست کرد
بیدق او شاه مرا مات کرد

تا که به من داد و گفت:«خذ»
اغلب انفاس مرا هات کرد

آنکه همی دعوی بر هر کسی
روز و شب از راه کرامات کرد

حال سنایی دل اهل خرد
خاک گمان بر سر طامات کرد

با دل و با دیدهٔ چرخ فلک
دال دل خویش مباهات کرد

دیدهٔ بردوخته چون برگشاد
راز دل خویش مقامات کرد

بحر محیط او به یکی دم بخورد
پس بشد و قصد سماوات کرد

دست به هم بر زد و ناگه به شوق
زان همه شب دوش لباسات کرد

بست در صومعه و خویش را
چاکر و شاگرد خرابات کرد

کشف که داند که کند آنکه او
فضل برو سید سادات کرد

ماند سنایی را در دل هوس
صومعه پر هزل و خرافات کرد
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۳۷ - در مدح خواجه حکیم ابوالحسن علی بن محمد طبیب
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۳۹ - در مدح خواجه عمید ثقةالملک، طاهر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.