هوش مصنوعی:
شاعر از نزدیک شدن زمان سفر و جدایی از معشوق میگوید و از روزهای آخر بودن در کنار او سخن میگوید. او با اشاره به داستان یعقوب و یوسف و همچنین خضر، بر احساس غم و انتظار خود تأکید میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، درک برخی از اشارات تاریخی و اساطیری (مانند یعقوب، یوسف و خضر) نیاز به دانش ادبی و فرهنگی دارد.
شمارهٔ ۳۵
شده وقت سفر از منزل جانان نزدیک
چه گشاید دگر از وصل به هجران نزدیک
دو سه روزی مده ای خاک به بادم که شده است
نی سواری دو سه را نوبت جولان نزدیک
بر ره انداخته چشمی که ندارد یعقوب
شد مگر قافله مصر به کنعان نزدیک
هست در کنج لب لعل تو آن هندوی خال
یا خضر گشته به سرچشمه حیوان نزدیک
چه گشاید دگر از وصل به هجران نزدیک
دو سه روزی مده ای خاک به بادم که شده است
نی سواری دو سه را نوبت جولان نزدیک
بر ره انداخته چشمی که ندارد یعقوب
شد مگر قافله مصر به کنعان نزدیک
هست در کنج لب لعل تو آن هندوی خال
یا خضر گشته به سرچشمه حیوان نزدیک
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.