هوش مصنوعی: متن نامه‌ای است که نویسنده با لحاظ ادبی و عاطفی، به بیان احساسات و آرزوهای خود پرداخته است. او از امیدها و ناامیدی‌های خود سخن می‌گوید، از آرزوی دیدار با فردی خاص یاد می‌کند و از ناکامی‌های خود در رسیدن به این آرزو می‌نالد. همچنین، او به پرستش خداوند و امید به بخشایش الهی اشاره می‌کند و در پایان، از فردی خاص درخواست می‌کند که او را فراموش نکند و به او توجه نشان دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و ادبی است و ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و عبارات ادبی قدیمی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۴۷ - به یکی از بزرگان نوشته

امیدگاها در گوشه نامه سید نامی از این بی نشان بر زبان خامه گوهرفشان رفته بود، مصرع: ماکه باشیم که اندیشه ما نیز کنند. باز خانه سرکار آباد که به پاس آشنائی بیست ساله و آمیزش نیم روز، از خاکساران یاد می فرمایند و به نگارش گزاری از او بیدارند.
باری بهمان راه و روش و هنجار و منش که دیده و دانی بنده ام و آن پاک هستی را که جاویدان نیستی مباد از در یکتائی پرستنده. بیش از آنکه در نیروی گفتار گنجد یا ترازوی گمان و پندار سنجد آرزومند خجسته دیدارم و آزاداندیش شیوا گفت و گزار دریغ که شوربختی های اختر وارون بختم هرگز در آن خرم انجمن که شرم هزار چمن است و بزرگتر امید جان و تن شب و روزی بار نداد و از گرداب کشتی شکن دوری راه کنار ننمود، جز آنکه دریافت این آرزو را بر در پاک یزدان خاکسارانه روی نیاز سایم و چشمداشت از هر در بر دستگیری های بخشایش خدایی باز دارم چه خواهم کرد، بیت:

بی سر و پا می روم تا به کجا سر نهیم
بارگی شاه تند گردن ما در کند
بیش از این گستاخی شوخ چشمی و سخت روئی و بی شمری و یاوه گوئی است، فراموشم مکن و خامه نامه نگار از پرستش روزگار و دلجوئی جان امیدوارم خاموش مخواه، فرمایشی که سرانگشت توانائی این خاکسارش گره گشائی تواند نگارش نما که در انجامش کیش بندگی و آئین پرستندگی کار خواهم بست.
تعداد ابیات: ۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۶ - نامه ای است که به یکی از شیوخ نگاشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۸ - به دوستی نوشته شد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.