هوش مصنوعی:
متن درباره دو شخصیت به نامهای پیر نراقی و میر کاشانی است که هر دو از نظر دانش و بینش پیشرو بودند و نقش رهبری در جامعه داشتند. با وجود اختلافات و درگیریهای بین آنها، پیر نراقی با وجود برتریهای ظاهری، همیشه پیروز میشد. یکی از نیکخواهان از او پرسید که چرا با وجود برتریهایش، چنین رفتار فروتنانهای دارد. پیر نراقی پاسخ داد که این رفتار نه از ضعف، بلکه از خرد و تجربه ناشی میشود و به آموزههای الهی اشاره کرد که میانجیگری و نرمش را توصیه میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است و ممکن است برای خوانندگان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان کهن و ساختار پیچیدهی ادبیات کلاسیک فارسی، فهم آن را برای گروههای سنی پایینتر دشوار میکند.
شمارهٔ ۱۶۰ - پاسخ نامه یکی از فرزندان
کاغذت چشم سپار و گوش گزار افتاد. دستوری راه و رفت و کرد و گفت تو برگزارش این داستان نگار آمد، اگرت سرشت آدمی است و سرنوشت مردمی فراگیر و کاربند و پیروزی بین واز همه در آسوده زی. پیر نراق و میر کاشان هر دوازدر دید و دانش پیشوای روان پروران بودند و به فر بود و بینش جانشین پیغمبران . این به درویشان بستگی داشت و آن از ایشان رستگی. دورنگی آب یگانگی برد و بیگانگی ساز کاوش و کین انگیخت. سالی دو سه بار از دو سوی انداز و آویز می رفت و دشمن سار آئین و آهنگ پرخاش و ستیز می خاست. با آنکه سرکار آقا از در خویش و پیوند و دوست و دستیار بر آخوند پیشی و بیشی داشت، پیوسته آنرا پیروزی زادی و این را شکست افتادی،یکی از نیک خواهان باری به نکوهش برخاست که با مایه افزونی این زبونی چیست و با آن همه بالا دستی این پستی و نگونی کدام؟ بردباری نغز و زیباست، ولی نه چندانکه آسان ها ساز دشواری آرد و نهاد گرامی گوهر کوب خواری خورد، سرکار آقا شکفته روی نه آشفته خوی رای او را آفرین راند که آری چونانکه نمودی و ستودی فر زبردستی هست و آن مایه هستی که ما راست شایان این پایه پستی نیست، بدرستی شکستش توانم داد و به دستی که دوست خواهد و دشمن کاهد در کار خواری پستش توانم کرد.این سستی بر بسته که تواش بر رسته دانی نه از راه فروماندگی وناتوانی است و تنگ تابی و کم جانی، از آنستی که هم نوشته دیدم و هم از آزمودگان شنیدم.
بار خدا فرماید: چون میان دو تن پرخاش و داوری خاست من آنرا پایمردم و دستیار که راه نرمی پوید و سامان گرمی جوید.
بار خدا فرماید: چون میان دو تن پرخاش و داوری خاست من آنرا پایمردم و دستیار که راه نرمی پوید و سامان گرمی جوید.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۱ - به میرزا محمدعلی ادیب نگارش یافته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.