هوش مصنوعی:
متن فوق یک نامهٔ سوگوارانه است که در آن نویسنده از درگذشت محمدکریم خان در روز یکشنبه بیستم خبر میدهد و از خواننده میخواهد برای او طلب مغفرت کنند. نویسنده اشاره میکند که متوفی در زمان حیاتش به وظایف خود عمل کرده و نامهای با محبت برای خواننده نوشته است. همچنین، نویسنده از انتقال جسد به اصفهان و بازگشت خود به قمصر صحبت میکند و قصد دارد بنی قوقو را به کاشان بفرستد. در پایان، از خواننده میخواهد اگر خطایی از او سر زده، آن را ببخشند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم سوگواری و مرگ است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال سنگین باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و عبارات ادبی قدیمی ممکن است برای این گروه سنی قابلدرک نباشد.
شمارهٔ ۷۱ - اخبار فوت محمد کریم خان همشیره زاده صدر
فدایت گردم، غایله تازه که مرا سوخته و لبم از خنده بردوخته و مردم دیده را خونریزی آموخته، این است که دو ساعت از یوم یکشنبه بیستم مرحوم مغفور جنت مکان محمدکریم خان جامه حیات گذاشته در گذشت، مصرع: چگویم کزآنم چه بر سر گذشت. حقوق خود را برایشان حلال کنید و به مدلول: اذکروا موتاکم بالخیر، او را به مغفرت یاد فرمائید.که امروز سر و کارش با خداست و دستش از چاره کوتاه است. در حفظ الغیب سرکار شما کوتاهی نکرد. کاغذی که به شما نوشت فقره به فقره خود تقریر فرموده اند، همان خود محض محبت های غایبانه ایشان است، خلاصه نعش او را از آنجا به اصفهان فرستاده خود با گریبان دریده به قمصر معاودت کردم. بنی قوقو را در این روزها روانه کاشان خواهم کرد. اگر ساغری از دور زندگانی لبریز آمد. بحل فرمایند، زیاده چه عرض شود.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰ - از طهران به مرحوم میرزا عبدالوهاب نگاشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲ - حکایت سگ بخشعلی نام جندقی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.