هوش مصنوعی: متن بالا به زیبایی‌های عشق و وصال، رنج‌های هجران و امید به دیدار معشوق اشاره دارد. نویسنده با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند و از تقدیر و قضا و قدر نیز سخن می‌گوید. در نهایت، امیدواری به پایان یافتن دوری و رسیدن به وصال را نشان می‌دهد.
رده سنی: 18+ این متن از لحاظ زبانی پیچیده و پر از استعاره‌های ادبی است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار خواهد بود. همچنین، مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و تحلیل، نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

شمارهٔ ۴۰

از عهدیکه فراشان قضا و قدر، به آفتابه زرین مهر، و لاجوردی طشت سپهر، دست پروردگان خوان موانست را از نعمای جان پرور مواصلت شسته اند، و مشاهده نگار دفترخانه ازلی اجزای یومیه متنعمان سماط صحبت را مصلحت در خون جگر و پاره دل که قوت غالب میهمانان سفره حرمان است جسته، رشحات سرشک حیرتم آفتابه مثال از لوله مژگان ریزان است، و از طشت کوبیدن های سینه تنگم آشنا و بیگانه گریزان.
من و از دائره خط تو امید خلاص
چون نکو می نگرم قصه مور و لگن است.
بالجمله چون بنیان ارتباط ارواح محکم است، از خلل ارکان عدم اختلاط اشباحم کلالی نیست. از آنجا که قربت روحانی عذرخواه فرقت جسمانی است. از حرمان صوری ضروریم ملالی نه؛ آنچنان در دل من رفته که جان در بدنی. کاش هر چه زودتر سر پنجه تقدیر نقاب گشای جمال جمیل و حس بی بدیل شاهد وصل آمده تا عروس ملاقات را اعتناق میسر و محبوبه صحبت خالی از اغیار در محفل خاص و جمله اختصاص زیب دوش و بر آید. خالی نبودن عریضه را به تدارک یک دست آفتابه لگن که تازه تصرف و به زعم اهالی این سامان از صنف تکلف است، زحمت افزای خاطر مسعود آمده انشاء الله به ضبط آن اشاره و همواره به صدور تعلیقه جات و رجوع خدمات زخم دل جراحت رسیدگان، زخمه هجران را چاره خواهید فرمود.
تعداد ابیات: ۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.