هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به زیباییهای معشوق و تأثیرات عشق بر شاعر میپردازد. شاعر از دیوانگی ناشی از عشق سخن میگوید و معتقد است که عشق، عقل را تحتالشعاع قرار میدهد. او همچنین به مفاهیمی مانند کعبه، میخانه، و افسانهها اشاره میکند که نمادهایی از عشق زمینی و الهی هستند.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند میخانه و دیوانگی نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.
شمارهٔ ۱۸۳
خم ابروی تو، هم کعبه و هم میخانه
لعل دلجوی تو، هم باده و هم پیمانه
تا فسون غم عشق تو، مرا شد در گوش،
نشنیدم سخنی را، که نبود افسانه
ای که جویی لب معشوقه و آبادی عقل،
گنج پیدا نکنی، تا نکنی ویرانه
گریه از حسرت دردانه مردم تا کی؟
چند، دردانه بریزم ز غم دردانه؟
میزدم لاف دروغی که منم عاقل شهر،
کرد زنجیر سر زلف توام، دیوانه
یار خندید به دیوانگی ما، افسر
بهتر آن است که دیوانه، شود فرزانه
لعل دلجوی تو، هم باده و هم پیمانه
تا فسون غم عشق تو، مرا شد در گوش،
نشنیدم سخنی را، که نبود افسانه
ای که جویی لب معشوقه و آبادی عقل،
گنج پیدا نکنی، تا نکنی ویرانه
گریه از حسرت دردانه مردم تا کی؟
چند، دردانه بریزم ز غم دردانه؟
میزدم لاف دروغی که منم عاقل شهر،
کرد زنجیر سر زلف توام، دیوانه
یار خندید به دیوانگی ما، افسر
بهتر آن است که دیوانه، شود فرزانه
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.