هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رنج‌های ناشی از آن می‌گوید. او خود را مانند مس در دست مسگر توصیف می‌کند که تحت تأثیر عشق و جفای معشوق، دگرگون و رنجور شده است. احساسات شورانگیز، درد عشق، و تحمل رنج‌های ناشی از آن، مضامین اصلی این شعر هستند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و احساسی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و جفای معشوق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

بخش ۵۱ - صفت مسگر

باشد ز خیال مسگرم سر
پر شور تر از دکان مسگر

در وجد چو آیم از غم دوست
خوشحالم اگر بریزدم پوست

گر کاهش تن کند هلاکم
چون مس در چرخ نیست باکم

از سنگ جفای آن دلارام
شد چون مس چکشیم اندام

گردد چو کشم ز کوی او پای
چون دیگ به روی آتشم جای

تا پای زکوی او کشیدم
گردید سیه رخ سفیدم

چشمم در عشق تا که وا شد
با خون، دلم چو آشنا شد

ناید بَحَرم به دیده ی تر
چون صوت مگس به گوش مسگر
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۵۰ - صفت لوّاف
گوهر بعدی:بخش ۵۲ - صفت اهل دفتر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.