هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر درد فراق و اشتیاق به وصال معشوق است. شاعر از عشق و رنج‌های آن می‌گوید و از تکبر معشوق شکایت دارد. او با تصاویری مانند 'بوی آشنایی' و 'نفحه عبیری' به توصیف معشوق می‌پردازد و از اسارت در دام عشق سخن می‌گوید. در پایان، نوای عشق معشوق را در جان خود اثرگذار می‌داند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۲۰۰

آیا بُوَد که روزی از دوستان بشیری
آرد به دوستداران پیغام دلپذیری

ای بوی آشنائی از کوی کیست کائی
خود نکهت بهشتی یا نفحه عبیری

آوخ که خانه دل در عشق خوبرویان
چون کشوری است کاو را ویران کند امیری

دام بلا چه حاجت در راه ما نهادن
تاری ز زلف بگشا گر می‌بری اسیری

ما خود پذیره هستیم تا جان دهیم لیکن
تو خود ز بس تکبّر از ما نمی‌پذیری

گفتی که گیرمت دست چون اوفتادی از پای
اینک ز پا فتادم، دست از چه ام نگیری؟

افسر نوای عشقش در گوش جان اثر کرد
زآن بیخودانه هر دم بر می‌کشد صفیری
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.