هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد عشق و رقابت با رقیب در عشق شکایت میکند. او از این که معشوقش با رقیب همراه شده است، اظهار حیرت و ناراحتی میکند و آرزو میکند که رقیب از صحنه خارج شود. شاعر عشق را بلایی جانگداز توصیف میکند و از خدا میخواهد که رقیب به این بلا مبتلا نشود.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند رقابت و درد عشق ممکن است برای سنین پایینتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۱۷
حیف از تو ای پری که شوی یار با رقیب
او دیو و تو پری تو کجا و کجا رقیب
دیر آشنای من ز تو در حیرتم که چون
شد زود آشنا به تو، دیر آشنا رقیب
تا کی رقیب را نگرم با تو کاشکی
یا من شوم ز کوی تو آواره یا رقیب
هر چند عشق یار بلائیست جانگداز
یارب به این بلا نشود مبتلا رقیب
گردد رقیب نیست الهی، که عزتی
در پیش یار نیست مرا هست تا رقیب
از بخت بد اگر برهی برخورم به یار
باشد ز پیش غیر و بود بر قفا رقیب
این قتل دیگر است که قتل مرا رفیق
دارد روا حبیب و ندارد روا رقیب
او دیو و تو پری تو کجا و کجا رقیب
دیر آشنای من ز تو در حیرتم که چون
شد زود آشنا به تو، دیر آشنا رقیب
تا کی رقیب را نگرم با تو کاشکی
یا من شوم ز کوی تو آواره یا رقیب
هر چند عشق یار بلائیست جانگداز
یارب به این بلا نشود مبتلا رقیب
گردد رقیب نیست الهی، که عزتی
در پیش یار نیست مرا هست تا رقیب
از بخت بد اگر برهی برخورم به یار
باشد ز پیش غیر و بود بر قفا رقیب
این قتل دیگر است که قتل مرا رفیق
دارد روا حبیب و ندارد روا رقیب
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.