هوش مصنوعی: متن گلستان از سعدی، احساسات شاعر را دربارهٔ بهار و گل‌ها بیان می‌کند، اما تأکید می‌کند که بدون حضور یار، این زیبایی‌ها بی‌معنا هستند. شاعر از دوری از معشوق و تاریکی زندگی بدون او شکایت می‌کند و عشق و می‌پرستی را تنها راه تسلی خود می‌داند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات حاوی اندوه و دل‌تنگی هستند که نیاز به بلوغ عاطفی برای درک بهتر دارد.

شمارهٔ ۲۶

گلستان خرم است و گل ببار است
ولی بی یار، گل در دیده خار است

چه حاصل آن گل و گلشن کسی را
که دور از یار و مهجور از دیار است

به باغ ای باغبان می خوانیم چند
که ایام گل و فصل بهار است

ز سرو و گل چه حظ آنرا که اکنون
جدا زان سرو قد گلعذار است

مرا زین ماه رخساران بی مهر
همین نه روز و شب تاریک و تار است

به خط و خال خوبان هر که دل داد
سیه روز و پریشان روزگار است

مشو گرد از رخم ای اشک کین گرد
غبار راه آن چابک سوار است

مرا جز می پرستی نیست کاری
ترا زاهد بکار من چه کار است

گدائی تو رفیق او شاه، آری
تو را زو فخر و او را از تو عار است
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.