هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد و غم عشق و جدایی می‌گوید و بیان می‌کند که بدون معشوق، همه چیز برایش بی‌معنا و خار است. او از امتحان‌های پی در پی و گمان‌های بد معشوق شکایت دارد، اما در عین حال، وجود معشوق را مایه آرامش خود می‌داند و با این فکر دلخوش است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ عاطفی و فکری دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۵

مرا تا جان بجسم ناتوان است
غم و درد توأم در جسم و جان است

ز لیلی نام و از مجنون نشانیست
ز تو تا نام و از من تا نشان است

مدامم امتحان کردی و بازت
گمان بد بمن ای بدگمان است

چنان در دیده ام گل بی تو خار است
که پندارم نه گل نه گلستان است

چه غم از کینه ی دوران کسی را
که او را چون تو ماه مهربان است

صبوری چون بود آن را که بی تو
به در تن تاب و نه در دل توان است

رفیق از جور و لطف اوست ما را
به این دلخوش اگر این نیست، آن است
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.