۱۰۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۵

زاهد به جرم مستی عشقم، شتاب چیست
عاشق چو مست گشت گناه و ثواب چیست

چون عاشقان برون ز حسابند، پس مرا
اندیشه ی حساب به روز حساب چیست

هر کس که محو روی تو باشد به روز و شب
کی آگه است ماه چه و آفتاب چیست

ساقی مده شراب که از چشم مست تو
مستم من آنچنان که ندانم شراب چیست

یک بوسه بیش نیست سؤال من از درت
با من به تلخی از لب شیرین جواب چیست

بردار پرده از رخ خود ماه من کسی
چون تاب دیدن تو ندارد نقاب چیست

ساغر به عزم توبه منه بر زمین، رفیق
در فصل گل ز باده ی ناب اجتناب چیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.