هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند عشق، درد فراق، زیبایی‌های طبیعت و امید به وصال معشوق پرداخته است. شاعر از عشق و درد آن سخن می‌گوید و به زیبایی‌های جهان اشاره می‌کند. همچنین، او از امید به دیدار یار و جاودانگی عشق صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد فراق و اندوه نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۵۵

ز خلق تا اثر و از جهان نشانی هست
ز حسن و عشق حدیثی و داستانی هست

ز داغ درد توام تا به جسم جانی هست
دل پر آتش و چشمان خون فشانی هست

به جز نیاز نباشد نماز پیران را
به کشوری که چو تو نازنین جوانی هست

جدا ز شاخ گل خود دلم برد حسرت
به طایری که به شاخیش آشیانی هست

کسی که دل به دلارام و جان به جانان داد
کجاش فکر دلی، کی خیال جانی هست

به روی و کوی تو شادم چنان که پندارم
به غیر از این نه گلی و نه گلستانی هست

بود حیات ابد روز وصل یار رفیق
جز این نباشد اگر عمر جاودانی هست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.