هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلتنگی سخن میگوید و بیان میکند که حتی رنج ناشی از عشق برایش شیرینتر از هر آرامشی است. او معشوق را با توصیفات زیبا مانند ماه و سرو میستاید و از اندوه هجران و امید به وصال مینالد. همچنین، به ناعادلانه بودن دنیا اشاره میکند که دل اغیار شاد است، اما جان او اندوهگین است.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان زیر 15 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از واژهها و ترکیبات بهکاررفته در شعر، نیاز به دانش زبانی و ادبی بیشتری دارد.
شمارهٔ ۸۷
نمی خواهی دلم چون شاد [و] می خواهی غمین باشد
نباشد آنچنان یارب الهی اینچنین باشد
برم جورت که بردن جور نیکویان بود نیکو
کشم نازت که ناز نازنینان نازنین باشد
گر از دست تو باشد زخم باشد بهتر از مرهم
ور از جام تو باشد شهد خوشتر ز انگبین باشد
قدی داری و رخساری که چون رخسار و قد تو
نه ماهی بر فلک تابد نه سروی بر زمین باشد
تو و اندیشه ی این روز و شب کز هجر و وصل تو
دل اغیار شاد و جان من اندوهگین باشد
من و شام و سحر این فکر کآیا این زمان با او
که یارب هم زبان گردد که آیا همنشین باشد
نبودی گر غرض محرومی عاشق نکویان را
چه بایستی که تن سیمین بود، دل آهنین باشد
رفیق آرام چون گیرد به کنج عافیت حالی
که در هر گوشه ای ابرو کمانی در کمین باشد
نباشد آنچنان یارب الهی اینچنین باشد
برم جورت که بردن جور نیکویان بود نیکو
کشم نازت که ناز نازنینان نازنین باشد
گر از دست تو باشد زخم باشد بهتر از مرهم
ور از جام تو باشد شهد خوشتر ز انگبین باشد
قدی داری و رخساری که چون رخسار و قد تو
نه ماهی بر فلک تابد نه سروی بر زمین باشد
تو و اندیشه ی این روز و شب کز هجر و وصل تو
دل اغیار شاد و جان من اندوهگین باشد
من و شام و سحر این فکر کآیا این زمان با او
که یارب هم زبان گردد که آیا همنشین باشد
نبودی گر غرض محرومی عاشق نکویان را
چه بایستی که تن سیمین بود، دل آهنین باشد
رفیق آرام چون گیرد به کنج عافیت حالی
که در هر گوشه ای ابرو کمانی در کمین باشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.