هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه، وفاداری بی‌حد خود را به معشوق بیان می‌کند. او تأکید می‌کند که هیچ یار و دیاری جز معشوق ندارد و حتی اگر هزار بار هم از سوی معشوق طرد شود، باز هم به سوی او بازخواهد گشت. شاعر همچنین اشاره می‌کند که هیچ کس مانند معشوق نیست و هر لحظه او را شکار می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و وفاداری در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند «سگ» برای بیان وفاداری ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشد.

شمارهٔ ۱۵۴

ما را چو تو نیست یار دیگر
یار تو چو من هزار دیگر

جز کویت و جز سگت نداریم
یار دگر و دیار دیگر

تا بگذری از رهی بسویم
هر دم من و رهگذار دیگر

صد بارم اگر چو سگ برانی
آیم به در تو بار دیگر

ور از بر من کناره گیری
آیم برت از کنار دیگر

مثل تو به روزگار من نیست
گو باش به روزگار دیگر

آن چشم شکار پیشه گیرد
هر چشم زدن شکار دیگر

جز روی و خطت رفیق را نیست
باغ دگر و بهار دیگر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.