۸۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۷

پاک و پاکیزه است اصل گوهرم
خاکم از خلد است و آب از کوثرم

روضهٔ رضوان و آب سلسبیل
نیست از میخانه و می خوش‌ترم

ساغر و مینا اگر خالی شود
از می ناب و شراب احمرم

می شود خون دل و خوناب چشم
باده ی مینا شراب ساغرم

من که بودم شاد با وی روز وصل
بود زیر پر جهان سر تا سرم

مانده در دام غم هجران کنون
طایر بی بال و مرغ بی پرم

بعد عمری کان جفاجو یار داد
جای در سلک سگان آن درم

ز سگان کوی او در کوی او
از وفا بیشم به عزت کمترم

گر چه رفت و شد نهان از من رفیق
نه شد از یاد و نه رفت از خاطرم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.