هوش مصنوعی: شاعر در این متن از پاکی و اصالت خود می‌گوید و خود را متعلق به بهشت می‌داند. او از عشق و وصال سخن می‌گوید، اما اکنون در غم هجران گرفتار شده است. با وجود جفای یار، هنوز وفادار است و یاد او را از خاطر نبرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم عمیق ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۱۹۷

پاک و پاکیزه است اصل گوهرم
خاکم از خلد است و آب از کوثرم

روضهٔ رضوان و آب سلسبیل
نیست از میخانه و می خوش‌ترم

ساغر و مینا اگر خالی شود
از می ناب و شراب احمرم

می شود خون دل و خوناب چشم
باده ی مینا شراب ساغرم

من که بودم شاد با وی روز وصل
بود زیر پر جهان سر تا سرم

مانده در دام غم هجران کنون
طایر بی بال و مرغ بی پرم

بعد عمری کان جفاجو یار داد
جای در سلک سگان آن درم

ز سگان کوی او در کوی او
از وفا بیشم به عزت کمترم

گر چه رفت و شد نهان از من رفیق
نه شد از یاد و نه رفت از خاطرم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.