۸۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۶

گرفتم ز نادیدنت خون نگریم
چو با دیگری بینمت چون نگریم

از آن ماه بی مهر گریم وگرنه
ز بی مهری دور گردون نگریم

نبینم به روی گلی در گلستان
که بر یاد آن روی گلگون نگریم

نبینم به سروی که بر یاد قدت
به صد حسرت ای سرو موزون نگریم

نباشد شبی نیست روزی که بی تو
به صحرا ننالم به هامون نگریم

به خلوت ز غم گریم و تا رقیبان
ز شادی نخندند، بیرون نگریم

همه کس رفیق از غمش گرید و کس
نگرید که من از وی افزون نگریم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.