هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از درد فراق و ناراحتی‌های عاشقانه می‌گوید. او از آسمان و ماه گلایه دارد که با او همدردی نمی‌کنند و از عشق یکطرفه و رنج‌هایش سخن می‌گوید. با این حال، اعلام می‌کند که حتی اگر تمام جهان دشمنش شوند، باز هم به معشوف وفادار خواهد ماند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه پیچیده، غم‌انگیز و برخی اشارات استعاری است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، درک کامل احساسات و مفاهیم عمیق عاشقانه نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۵۴

به غیر دل که کند تا سحر فغان با من
بشب فراق تو کس نیست همزبان با من

ترا نمی کند ای ماه مهربان با من
ببین چه می کند از کینه آسمان با من

به جان تو که گرم دوستی تو باکی نیست
شوند دشمن اگر جمله ی جهان با من

مرا تو دشمن و من دوستم ترا تا کی
من این چنین به تو باشم تو آنچنان با من

خوش است غیر ز جورت به من وزین غافل
که جور فاش تو لطفی بود نهان با من

ازین بقید تنم جان پاک مانده که هست
سگ تو رام به این مشت استخوان با من

نمی شود که نباشد کنار من پرخون
رفیق تا بود این چشم خونفشان با من
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.