هوش مصنوعی:
این شعر از مولانا بیانگر درد و رنج شاعر از بیعدالتی و ستمی است که بیجهت بر او روا داشته شده است. او از بیمهری و بیوفایی معشوق شکایت دارد و میپرسد چرا با وجود بیگناهیاش، مورد ظلم قرار گرفته است. شاعر از نادیده گرفته شدن و سوختن در آتش عشق مینالد و از معشوق میخواهد که زنگار از آیینه دل بزداید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۲۸۰
بیجهت توسن کین تاختهای یعنی چه؟
بیسبب تیغ ستم آختهای یعنی چه؟
قامتی را که قیامت ز قیامش خیزد
از پی قتل من افراختهای یعنی چه؟
آتشین ز آتش می آن رخ افروخته را
از پی سوختنم ساختهای یعنی چه؟
نظر انداختهای بر همه بیوجه و مرا
بیگناه از نظر انداختهای یعنی چه؟
باخته من به تو در نرد محبت دل و تو
خصم جان من دلباختهای یعنی چه؟
به ره مهر و وفا ای بت بیمهر و وفا
صد رهم دیده و نشناختهای یعنی چه؟
چون دلت آینهٔ آن رخ زیباست رفیق
زنگ ز آیینه نپرداختهای یعنی چه؟
بیسبب تیغ ستم آختهای یعنی چه؟
قامتی را که قیامت ز قیامش خیزد
از پی قتل من افراختهای یعنی چه؟
آتشین ز آتش می آن رخ افروخته را
از پی سوختنم ساختهای یعنی چه؟
نظر انداختهای بر همه بیوجه و مرا
بیگناه از نظر انداختهای یعنی چه؟
باخته من به تو در نرد محبت دل و تو
خصم جان من دلباختهای یعنی چه؟
به ره مهر و وفا ای بت بیمهر و وفا
صد رهم دیده و نشناختهای یعنی چه؟
چون دلت آینهٔ آن رخ زیباست رفیق
زنگ ز آیینه نپرداختهای یعنی چه؟
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.