۸۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸۳

جان می کندم ز تن کناره
یک لحظه مکن ز من کناره

غیر از تو گلی نکرده هرگز
از بلبل خویشتن کناره

کی جز تو که از منت کنار است
بت کرده ز اهرمن کناره

آنکو که وطن نیست فارغ (؟)
من چون کنم از وطن کناره

هرگز نشنیده ام که کرده ست
مرغ چمن از چمن کناره

کردم چه خطا که کرد از من
آن آهوی ختن کناره (؟)

گفتم که کناره کن ز اغیار
کرد از من ازین سخن کناره

از زاری من رفیق کردند
از من همه مرد و زن کناره
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.