هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از دوری و جدایی از معشوق شکایت میکند و بیان میکند که هیچکس جز معشوق، او را رها نکرده است. او از این که همه از او دوری میکنند، ناراحت است و احساس تنهایی میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است.
شمارهٔ ۲۸۳
جان می کندم ز تن کناره
یک لحظه مکن ز من کناره
غیر از تو گلی نکرده هرگز
از بلبل خویشتن کناره
کی جز تو که از منت کنار است
بت کرده ز اهرمن کناره
آنکو که وطن نیست فارغ (؟)
من چون کنم از وطن کناره
هرگز نشنیده ام که کرده ست
مرغ چمن از چمن کناره
کردم چه خطا که کرد از من
آن آهوی ختن کناره (؟)
گفتم که کناره کن ز اغیار
کرد از من ازین سخن کناره
از زاری من رفیق کردند
از من همه مرد و زن کناره
یک لحظه مکن ز من کناره
غیر از تو گلی نکرده هرگز
از بلبل خویشتن کناره
کی جز تو که از منت کنار است
بت کرده ز اهرمن کناره
آنکو که وطن نیست فارغ (؟)
من چون کنم از وطن کناره
هرگز نشنیده ام که کرده ست
مرغ چمن از چمن کناره
کردم چه خطا که کرد از من
آن آهوی ختن کناره (؟)
گفتم که کناره کن ز اغیار
کرد از من ازین سخن کناره
از زاری من رفیق کردند
از من همه مرد و زن کناره
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.