هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از دردهای عشق و جدایی می‌نالد و از معشوق و فلک شکایت می‌کند. او از بی‌وفایی و دوری معشوق گله می‌کند و از رفتارهای ناعادلانه و تکبرآمیز انتقاد می‌نماید. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند فتوت، حیا و اخلاق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است و ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی و فلسفی موجود در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۲۴ - خواجه حافظ فرماید

ای که مهجوری عشاق روا میداری
عاشقانرا زبر خویش جدا میداری
در جواب آن

ای فلک چند مرا بیسرو پا میداری
یقه وار از همه رختم بقفا میداری

پوستین را مکن از روی بهر حال جدا
بجز عشاق زاحباب روا میداری؟

مکن ایخواجه زتشریف تکبر بر ما
بامیدی که بدستار و قبا میداری

میزند یادت از آنرو که چو رخت گرما
پوشنی را زبر خویش جدا میداری

همچو ارباب فتوت منشین بی تنبان
گرتو از دامن با چاک حیا میداری

ایقدک نیست فراویز خشیشی حد تو
عرض خود میبری و زحمت ما میداری

قاری از چرخ بجز دلق کبودت نرسید
از که مینالی و فریاد چرا میداری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳ - شیخ سعدی فرماید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۵ - سلمان ساوجی فرماید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.