هوش مصنوعی:
این شعر به موضوع توبه و مینوشی میپردازد و تضاد بین این دو را در ماه رجب، که هم ماه توبه و هم ماه حرام است، بررسی میکند. شاعر با طنز و کنایه بیان میکند که در این ماه، نوشیدن می هرچند حرام است، اما لذتبخش است. همچنین، به نامها و لقبهای مختلف شراب اشاره میکند و از جنگ بین عرب و عجم سخن میگوید.
رده سنی:
18+
محتوا شامل بحث دربارهی شراب و مینوشی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد. همچنین، استفاده از طنز و کنایههای پیچیده نیاز به درک بالاتری دارد.
شمارهٔ ۷
واعظی گفت در این ماه که ماه رجب است
توبه کردن نه عجب توبه شکستن عجب است
گفتمش ماه رجب گر چه مه توبه بود
فصل گل نیز مه باده و شور و شغب است
سبب توبه و عشرت چو به هم گرد آیند
جنگ خیزد ز دو سو چون دو مخالف سبب است
کار ترجیح به اجماع همه باده کشان
به کف ساقی زیبا رخ دیبا سلب است
می حرام است و رجب نیز بود ماه حرام
می در این ماه چه نوشی طرب اندر طرب است
مه خور داد مه پارسی و ماه رجب
عربی جنگ دو مه جنگ عجم با عرب است
آن قوی پنجه دانا فکن از جا کندار
پور و قاص و وگر زاده معدی کرب است
نی که می خوردن خور دادمه آمد واجب
روز در ماه رجب داشتن ار مستحب است
ساعتی فارغ از اندیشه اگر یک نفس است
خلوتی خالی از اغبار اگر یک وجب است
خوش تر از مملکت روی زمین سر به سر است
بهتر از سلطنت دور زمان روز و شب است
کنیت و نام و لقب باده ی انگوری را
سیصد و شصت فزون تر به لسان عرب است
خندریس است و عجوز است و سلاف است و رحیق
ابنه الکرم و ابوالعشره و بنت العنب است
واندگرها که فزون است ز تعداد و شمار
برخی از جمله نبشته به کتاب ادب است
سیصد و شصت بود چون شمری در مه و سال
هر چه در دور فلک گردش روز است و شب است
چون به هر روز بود شرط خرد باده زدن
باده را نیز بدین گونه شمار لقب است
گر همه سال به یک نام بخوانی می را
الحق انصاف توان داد که دور از ادب است
توبه کردن نه عجب توبه شکستن عجب است
گفتمش ماه رجب گر چه مه توبه بود
فصل گل نیز مه باده و شور و شغب است
سبب توبه و عشرت چو به هم گرد آیند
جنگ خیزد ز دو سو چون دو مخالف سبب است
کار ترجیح به اجماع همه باده کشان
به کف ساقی زیبا رخ دیبا سلب است
می حرام است و رجب نیز بود ماه حرام
می در این ماه چه نوشی طرب اندر طرب است
مه خور داد مه پارسی و ماه رجب
عربی جنگ دو مه جنگ عجم با عرب است
آن قوی پنجه دانا فکن از جا کندار
پور و قاص و وگر زاده معدی کرب است
نی که می خوردن خور دادمه آمد واجب
روز در ماه رجب داشتن ار مستحب است
ساعتی فارغ از اندیشه اگر یک نفس است
خلوتی خالی از اغبار اگر یک وجب است
خوش تر از مملکت روی زمین سر به سر است
بهتر از سلطنت دور زمان روز و شب است
کنیت و نام و لقب باده ی انگوری را
سیصد و شصت فزون تر به لسان عرب است
خندریس است و عجوز است و سلاف است و رحیق
ابنه الکرم و ابوالعشره و بنت العنب است
واندگرها که فزون است ز تعداد و شمار
برخی از جمله نبشته به کتاب ادب است
سیصد و شصت بود چون شمری در مه و سال
هر چه در دور فلک گردش روز است و شب است
چون به هر روز بود شرط خرد باده زدن
باده را نیز بدین گونه شمار لقب است
گر همه سال به یک نام بخوانی می را
الحق انصاف توان داد که دور از ادب است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.