هوش مصنوعی: این شعر از دیوانگی و عشق سخن می‌گوید، جایی که شاعر خود را در میان بیدلان و دیوانگان می‌یابد و از عقل و فرزانه‌ها دوری می‌جوید. او از دردها، غم‌ها، و بی‌خانمانی می‌گوید و خود را در آینه‌ای می‌بیند که عکس جانانه‌ها را نشان می‌دهد. شاعر از سفر درونی و وطن درون سخن می‌گوید و خود را مانند شیر در بیشه یا مور در لانه توصیف می‌کند. در نهایت، او از مستی و عشق به دل سخن می‌گوید و خود را در پای دل می‌اندازد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و درون‌نگری است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند دیوانگی و مستی نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.

شمارهٔ ۴

هرشب من و دل تا سحر در گوشهٔ ویرانه‌ها
داریم از دیوانگی با یکدگر افسانه‌ها

اندر شمار بیدلان در حلقهٔ بی‌حاصلان
نی در حساب عاقلان نی درخور فرزانه‌ها

از می زده سر جوش‌ها از پند بسته گوش‌ها
پیوسته با بی‌هوش‌ها، خو کرده با دیوانه‌ها

از خانمان آواره‌ها، در دو جهان بیکارها
از درد و غم بیمارها، از عقل و دین بیگانه‌ها

از سینه برده کینه‌ها، آیینه کرده سینه‌ها
دیده در آن آیینه‌ها عکس رخ جانانه‌ها

سنگ ملامت خورده‌ها از کودکان آزرده‌ها
دل‌زنده‌ها تن‌مرده‌ها فرزانه‌ها دیوانه‌ها

ببریده خویش از خویشتن بگسیخته از ما و من
کرده سفرها در وطن اندر درون خانه‌ها

نی در پی اندیشه‌ها نی در خیال پیشه‌ها
چون شیرها در بیشه‌ها، چون مورها در لانه‌ها

چون گل فروزان در چمن چون شمع سوزان در لگن
بر گردشان صد انجمن پر سوخته پروانه‌ها

رخشان چه ماه و مشتری زاین گنبد نیلوفری
تابان چو مهر خاوری از روزن کاشانه‌ها

مست از می مینای دل، بنهاده سر در پای دل
آورده از دریای دل بیرون بسی دُردانه‌ها

گاهی ستاده چون کدو از می لبالب تا گلو
گاهی فتاده چون سبو لب بر لب پیمانه‌ها
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.