هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و عدالت می‌پردازد و از دوستی و دشمنی سخن می‌گوید. شاعر از عقل انتقام می‌گیرد و در پیشگاه عشق، که جایگاه عدالت است، سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به رسول عشق و حوالت روزی مردم دارد. در نهایت، شاعر از رهایی از خوف و خجالت و اقالت در حضور مفتی عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عشق، عدالت و تعارض بین عقل و احساس است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به درک بالاتری از ادبیات و فلسفه دارند.

شمارهٔ ۷۵

با دوستان ثشسته چه جای ملامت است
از دشمنان گسسته چه وقت ملالت است

از عقل خیره میکشم امروز انتقام
در پیشگاه عشق که بیت العدالت است

خطی نوشته بر لب میگون بمشک ناب
کانجا برات روزی مردم حوالت است

از من رسول عشق تو باشی بسوی خویش
ورنه در این میانه چه جای رسالت است

با اشک و آه کرده ام از چشم و دل برون
هرچشم و آرزو که ز خوف و خجالت است

هربیع و عقد را که بفتوای عقل بود
اندر حضور مفتی عشقم اقالت است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.