هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، تصویری از یک شب میگساری و عیش و نوش را به تصویر می‌کشد. شاعر از حضور مغی خمار با زلف پریشان، ساغر و پیمانه‌های پر از شراب، و نغمه‌های چنگ سخن می‌گوید. او به زیبایی‌های طبیعت مانند مه خرداد و گل‌های سر از خار برآورده اشاره می‌کند و فضای بهاری کوی خود را توصیف می‌کند. همچنین، شاعر از تحولات و شگفتی‌های زندگی مانند تبدیل شدن یک شیخ به رند و ظهور هنر و علم از زیر دستار سخن می‌گوید. در نهایت، او از گشودن حلقه‌ای از تسبیح و تبدیل شدن اوراق ادیبان به دیباچه جهان یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عرفانی و پیچیده‌ای است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین، اشاره به میگساری و مستی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد. مخاطبان 16 سال به بالا بهتر می‌توانند با مفاهیم عمیق و نمادین شعر ارتباط برقرار کنند.

شمارهٔ ۱۰۷

دیشب مغی از خانه خمار برآمد
با ساغر و پیمانه سرشار برآمد

با زلف پریشان بدل باده فروشان
چنگی زد و این نغمه اش از تار برآمد

آمد مه خرداد و گل از خار بر آمد
کام دل یاران ز لب یار بر آمد

در کوی من امسال عجب فصل بهاریست
کش لاله و گل از درو دیوار بر آمد

آن شیخ که سر حلقه ارباب ورع بود
دیدیم که رندی عجب از کار بر آمد

در پیچ و خم حلقه گیسوی بتان رفت
هر علم و هنر کز خم دستار بر آمد

یک حلقه از این رشته تسبیح گشودیم
دیدیم که صد حلقه زنار برآمد

دیباچه اوراق ادیبان جهان گشت
هر نکته کز این دفتر اسرار بر آمد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.