هوش مصنوعی: این متن به توصیف آیین و فرهنگ مه آباد می‌پردازد که بر پایه صداقت، صفا، کرم و داد استوار است. در این آیین، خمخانه و خمکده نمادهایی از شادی و رادمردی هستند و پیمان زر و سیم به جیب و کف ممسک اشاره دارد. همچنین، فصل گل به عنوان فصل طرب توصیف شده و صاحبنظران با تسلیم و قناعت، بار غم عالم را بر دل شاد نهاده‌اند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فرهنگی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۱۰۸

نام مه گل را مه خرداد نهادند
و این نام در آئین مه آباد نهادند

آباد بر آئین مه آباد که از داد
خمخانه در این فصل و مه، آباد نهادند

بی شائبه از طینت پاکان جهان بود
خشتی که از او خمکده بنیاد نهادند

بنیاد خم و خمکده از روز نخستین
بر صدق و صفا و کرم و داد نهادند

پیمان زر و سیم بجیب و کف ممسک
پیمانه می را بکف راد نهادند

دوشینه بمیخانه کلید در شادی
در دست بتی حور و پریزاد نهادند

فصل گل اگر فصل طرب نیست پس از چیست
کین بلبلکان روی بفریاد نهادند

افزون طلببانند کز اندوه زر و سیم
بار غم عالم بدل شاد نهادند

صاحب نظران از سر تسلیم و قناعت
سر بر خط تقسیم خداداد نهادند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.