هوش مصنوعی: متن بالا از زبان شخصی است که از گذشت سه سال تا ماه خرداد می‌گوید و از ظلم و ستم روزه شکایت دارد. او ماه خرداد را طلبکار می‌داند و از ظالم ستمکار گله می‌کند. در ادامه، از شیخ و بلبل سخن می‌گوید و به حریفان خود پیشنهاد می‌دهد که به یاری گل و مل بشتابند. در نهایت، او به عیش و نوش و نوشیدن باده اشاره می‌کند و از دیگران می‌خواهد که به او باده بدهند و از گذشته سخن نگویند.
رده سنی: 18+ متن شامل مفاهیم عرفانی و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به نوشیدن باده و عیش و نوش ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۲۲

رفته سه سال تا مه خرداد
می کند جور روزه را فریاد

مه خرداد داد می طلبد
که بر او روزه می کند بیداد

کس از این ظالم ستم کاره
مه خرداد را نبخشد داد

گل پر بار بار ننهاده
شهر روزه رسید و بار نهاد

نای بلبل به ناله نگشاده
شیخ نای گلو، به وعظ گشاد

ای حریفان به یاری گل و مل
چاره جویید، کار سخت افتاد

روزه بنیاد عیش را بر کند
که خدایش همی کند بنیاد

می کنم عیش هر چه خواهی گو
می خورم باده هر چه بادا باد

می بده می مگو که رفت و چه برد
می بده می مگو که هردو که زاد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.