هوش مصنوعی: متن بالا یک شعر عاشقانه و عرفانی است که از عناصر طبیعت مانند باران و ابر برای توصیف حالات عاشقانه و مستانه استفاده می‌کند. شاعر از عشق، مستی، و رهایی از غم و اندوه سخن می‌گوید و به شکستن قید و بندهای فکری و عاطفی اشاره دارد. در پایان، شعر به موضوعات فلسفی مانند گذر زمان و بیهودگی برخی اندیشه‌ها می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مستی و حالات عاشقانه ممکن است برای گروه سنی پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۳۲

ابر اندک ترشحی دارد
آسمان قطره قطره می بارد

وقت آن شد که باز ساقی بزم
همتی سوی عشق بگمارد

چشم مخمور و زلف آشفته
دست سوی قدح فراز آرد

مست و مستانه سوی محفل عیش
قدم از روی ناز بگذارد

عفل و اندیشه را بپای جنون
با لگد کوب سخت بفشارد

غم بیهوده را بساغر می
با حریفان مست بگسارد

هوش و دانش بدست مستی و عشق
دست و پا بسته نیز بسپارد

بشکند این طلسم و هم و خیال
هر چه را هست نیست انگارد

بر کند بیخ خانه بیداد
بودنی را نبوده پندارد

شیخ اگر خورده باده باکی نیست
گو دل بیدلی نیازارد

می کند احتیاط روز شمار
جام می کو بسبحه بشمارد

سبز خواهد شدن بروز نشور
تخم اندیشه کاین زمان کارد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.