هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تقابل بین عقل و عشق سخن می‌گوید و اعلام می‌کند که حاضر است عقل را قربانی عشق کند. او از سلطنت عشق بر عقل سخن می‌گوید و تصمیم دارد با شکستن قید عقل، زندگی را به بوستانی از شادی تبدیل کند. همچنین، شاعر از زندان عقل می‌گوید و عزم خود را برای رهایی از آن با کمک عشق اعلام می‌دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی مانند تقابل عقل و عشق نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۲۷

تا بکی همراهی این عقل سرگردان کنم
عقل را امشب بپای خم می قربان کنم

من که خط پادشاهی دارم از سلطان عشق
بر سر سلطان عقل و خیل او فرمان کنم

مشکل افتاده است کارم سخت از دست خرد
بشکنم دست خرد و این کار را آسان کنم

این زمین شوره را از بیخ و از بن بر کنم
بار دیگر بوستان لاله و ریحان کنم

گر بر این دشمن ظفر جستم بعون کردگار
تا ابد از عیش پاکوبان و دست افشان کنم

دست من گر بست و در زنجیر و زندانم فکند
من بدندان چاره زنجیر این زندان کنم

داده ام پیمان بدان پیمانه پیمایان که باز
عقل را گریان نمایم عشق را خندان کنم

بی سرو سامان شدم ای عشق فرصت ده مرا
فرصتی، تا من ز نو فکر سر و سامان کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.