هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر حالتی از مستی و هشیاری، عشق و دیوانگی، و جدال بین کفر و ایمان است. شاعر از ساقی درخواست لطف و بخشش دارد و خود را درگیر عشق و مستی توصیف می‌کند. همچنین، او از رسوایی و بیم و هراسی که دارد سخن می‌گوید و خود را دیوانه و ویرانه می‌خواند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی، فلسفی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و ممکن است نیاز به تجربه و دانش بیشتری برای فهم کامل داشته باشد.

شمارهٔ ۲۲۸

نیمه هشیاریم و یک نیم دگر مستانه ایم
لطفی ای ساقی که ما محتاج یک پیمانه ایم

بیم رسوائی مده ایشیخ ما را بعد از این
سالها شد ما برندی در جهان افسانه ایم

عقل اگر با ما بود از عهد دیرین آشنا
بگذر از ماگو که نیز از خویشتن بیگانه ایم

هر کجا زلف بتی، در تار او بند و شکن
هر کجا شمع رخی، بر گرد او پروانه ایم

لب بلعل گلرخان بنهاده همچون ساغریم
چنگ در زلف بتان افکنده همچون شانه ایم

شیخ بیدین را بگو تکفیر ما نبود سزا
کفر و ایمان در خور عقلست و ما دیوانه ایم

سیل انده را بگو آبادی ما را مده
بیم و یرانی، که از روز ازل ویرانه ایم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.