هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، شاعر بزرگ ایرانی، است که در آن از می‌گساری، عشق، و رهایی از قید و بندهای دنیوی سخن می‌گوید. شاعر به ترک تظاهر به زهد و پرهیزکاری می‌پردازد و از لذت‌های دنیوی مانند شراب و عشق دفاع می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می‌گساری و عشق ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۳۷

گر تو می در خواب خوردی، ما به بیداری زنیم
در سر بازارها با ترک بازاری زنیم

غمزه مستانه اش ما را کند رسوای شهر
گر بدور چشم ساقی لاف هشیاری زنیم

خانه بلغار است و مشکو تبت آنساعت که ما
باده مشکین بروی ترک بلغاری زنیم

خرقه سالوس ما دیشب برهن باده رفت
گام تا کی در ره زهد و نکوکاری زنیم

چون زند مطرب ره مستان ببانگ چنگ و تار
چنگ ما در تار زلف ترک تا تاری زنیم

در سرای میفروشان سیم و زر چون بی بهاست
ما بهای جام می را از در زاری زنیم

چون گواهی داده شیخ سبحه زن بر کفر ما
پنجه در پیچ و خم آن زلف زناری زنیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.