هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او از فداکاری بی‌حد و حصر خود می‌گوید و هر آنچه دارد را بی‌ارزش در برابر وفاداری به معشوق می‌داند. شاعر از عشق و ایثار سخن می‌گوید و حتی عمر عزیز خود را نیز در راه وفاداری به معشوق هدیه می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و انتزاعی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و مناسب مخاطبان با درک ادبی بالاتر است.

شمارهٔ ۲۳۸

زر چه باشد که نثار کف پای تو کنم
که سر آن قدر ندارد که فدای تو کنم

سروزر، یا دل و جان، هر چه بگنجینه مراست
بوفای تو نیرزد که بهای تو کنم

بس عزیز است و گرانمایه مرا عمر عزیز
لیکن آن عمر که در کار وفای تو کنم

گر برای من دلخسته رود دور فلک
طوق و یاره زمه و مهر برای تو کنم

از دل و دیده در این خانه دو منزل داری
تا کدامین به پسندی تو که جای تو کنم

خلوت خاص تو کردم دل و از من بپذیر
دیده را نیز که دهلیز سرای تو کنم

لطفها کردی و من هیچ نیارم کردن
در جزای تو، مگر شکر خدای تو کنم
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.