هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از می‌نوشی و شادی در فصل سرما سخن می‌گوید. او به مقابله با سرما و تنهایی با نوشیدن می و استفاده از جام و ساغر اشاره می‌کند. همچنین، شاعر به بحث با شیخ شهر و طعنه‌زدن به او می‌پردازد و از وعده‌های دروغین شیخ انتقاد می‌کند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل اشاره به مصرف شراب و بحث‌های فلسفی و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۴۳

چون شود سردی فزون کار می و ساغر کنم
چون فزونتر گشت، می در ساغر افزونتر کنم

فصل دی چون با حریفان شورش از سرما کند
من بجام و ساغر می شورش دیگر کنم

چون همه صحن چمن در زیر برف آمد نهان
حجره را صد بار از صحن چمن بهتر کنم

چون شعاع خسر و خاور بما گرمی نداد
طعنه ها با جام می بر خسرو خاور کنم

چون بیک محضر فتد سودای من با شیخ شهر
او ز من تسخر کند من نیز از او تسخر کنم

میخرد نقد مرا با وعده فردای حشر
من سفیهم گر چنین بیعی در این محضر کنم

شیخ میگوید که باشد وعده غفران دروغ
کافرم گر این سخن را من از او باور کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.