هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رابطه‌ای پرتنش و دردناک سخن می‌گوید. معشوقه‌ای با ظاهری زیبا اما رفتاری تلخ و جنگجو دارد که گاه با ناز و غنج می‌آید و گاه با جفا و رنج. شاعر از این رابطه‌ی عاشقانه‌ی پر از تضاد و رنج شکایت دارد، اما همچنان به آن دلبسته است.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عاشقانه‌ای است که با درد و رنج همراه است و ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است نیاز به درک عمیق‌تری از روابط عاطفی داشته باشند.

شمارهٔ ۲۴۴

بتی شیرین لب اما ترشروی و تند خو دارم
نگاری بدقمار و تلخگوی و جنگجو دارم

همه اسب جفا تا زد، همه نرد دغل بازد
بخوی زشت مینازد که من روی نکو دارم

ز جورش با رخی شادان دلی دارم زغم پژمان
که گریه با لب خندان چو مینا در گلو دارم

گهی غنج و دلال آرد، گهی رنج و ملال آرد
گهی خونم حلال آرد چو باوی گفتگو دارم

از آن چشم و ازان ابرو و از آن زلف و از آن گیسو
بکین صف بسته روبر رو سپاهی جنگجو دارم

بتا تا چند کید و کین، تلطف کن دمی بنشین
بفرما زان لب شیرین که دشنام آرزو دارم

مرا در مجمع رندان بفحش و ناسزا چندان
مکن با خاک ره یکسان که من نیز آبرو دارم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.