هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلبستگی به معشوق سخن میگوید و از شرم و خجالت در بیان احساسات خود یاد میکند. او شبها را در سکوت و روزها را در مسجد با امید به رسیدن پاسخی از یار میگذراند، اما در عین حال، از شبهای شاد در جمع رندان نیز سخن میگوید. شاعر همچنین به تلاش برای رسیدن به مقصود و آرزوهای خود اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رندان و شبهای شاد ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشد.
شمارهٔ ۲۷۸
ز لعل دلکشت ای یارجانی مطلبی دارم
سخن ناگفته از خجلت نهان زیرلبی دارم
بامیدی که لبیکی رسد یا نامه و پیکی
همه شب بی زبان بادوست یارب یاربی دارم
همه روزم چه مسجد وقف زهاد و ریاکاران
ولی در صحبت رندان عجب خرم شبی دارم
بسی نذر و دعا دارم که مقصودم شود حاصل
که طفل نو سبق بسته به قید مکتبی دارم
سخن ناگفته از خجلت نهان زیرلبی دارم
بامیدی که لبیکی رسد یا نامه و پیکی
همه شب بی زبان بادوست یارب یاربی دارم
همه روزم چه مسجد وقف زهاد و ریاکاران
ولی در صحبت رندان عجب خرم شبی دارم
بسی نذر و دعا دارم که مقصودم شود حاصل
که طفل نو سبق بسته به قید مکتبی دارم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.