هوش مصنوعی:
متن بالا بر اهمیت عشق و فداکاری جان و تن در راه آن تأکید دارد و با استفاده از استعارههای مختلف مانند یوسف و پیراهن، سلیمان و اهریمن، و روح و بدن، رابطهی بین عشق و عقل را بررسی میکند. شاعر از مخاطب میخواهد که همه چیز، از جمله جان، تن، عقل، و حتی نمادهای پست مانند لگن و زغن را در راه عشق فدا کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر دشوار خواهد بود. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و نمادین نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۹۲
جان و تن را بعشق سودا کن
ما و من را بعشق سودا کن
زنده بی عشق مرده در کفنی
این کفن را بعشق سودا کن
جان چو یوسف بتن چو پیراهن
پیرهن را بعشق سودا کن
جان سلیمان و تن چو اهریمن
اهرمن را بعشق سودا کن
جان چو مور است و تن بسان لگن
این لگن را بعشق سودا کن
عشق چون بازو عقل چون زغن است
این زغن را بعشق سودا کن
عقل بر پای عشق چون رسن است
این رسن را بعشق سودا کن
عشق چون روح و عقل چون بدن است
این بدن را بعشق سودا کن
ما و من را بعشق سودا کن
زنده بی عشق مرده در کفنی
این کفن را بعشق سودا کن
جان چو یوسف بتن چو پیراهن
پیرهن را بعشق سودا کن
جان سلیمان و تن چو اهریمن
اهرمن را بعشق سودا کن
جان چو مور است و تن بسان لگن
این لگن را بعشق سودا کن
عشق چون بازو عقل چون زغن است
این زغن را بعشق سودا کن
عقل بر پای عشق چون رسن است
این رسن را بعشق سودا کن
عشق چون روح و عقل چون بدن است
این بدن را بعشق سودا کن
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.