هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف یک بزم شبانه و حال و هوای مستی و شادی می‌پردازد. شاعر از یاران می‌خواهد که بزم را با می‌نوشی و مستی آراسته کنند، زلف‌های آشفته را مرتب نمایند و حال و هوای شاد و بی‌خیالی را تداوم بخشند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل موضوعاتی مانند شراب و مستی است که برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نیست. همچنین، زبان و مفاهیم شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۲۹۴

وقت سحر آمد اهل ترتیب سحر کن
آرایش این بزم بآئین دگر کن

یک نیمه بخوابند و دگر نیمه بمستی
یاران قدح کش همه را باز خبر کن

آن تاج مکلل بگهر، باز بسر نه
وان پیرهن دیبه زر تار، ببر کن

آن زلف که آشفته شد از خواب شب دوش
سرگشته و برگشته همه یک بدگر کن

ای کاشغری ترک نکو روی نکو خوی
در کار می و جام، یکی نیک نظر کن

تو دوش سمر گفتی و باران همه خفتند
امروز بمستی همه را باز سمر کن

آنچهر که آراسته چون ماه دو هفته است
هر هفت کن از عشوه و آراسته تر کن

آن زلف نگونسار که وارونه کند کار
پیچیده و آشفته تر و زیر و زبر کن
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.