هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از معشوق خود میخواهد که با بخشیدن زیباییها و لطفهایش مانند رنگ آبی به چهره، خواب به چشمهای بیخواب، و شراب ناب به مجلس عیش، او را سیراب کند. همچنین، از هجوم افکار منفی شکایت دارد و خواهان خلاصی از آنهاست.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و مینوشی ممکن است برای گروههای سنی پایین نامناسب باشد.
شمارهٔ ۳۱۸
چهره را رنگی بده آبی بده
زلف را چینی بده تابی بده
چشم بی خواب مرا زان لعل لب
لطف فرما، شربت خوابی بده
تشنه لب مردم بر آب زندگی
از عنایت جرعه آبی بده
مجلس عیش مرا از زلف و خال
از تلطف جمع اسبابی بده
خون بجامم ریخت مینای فلک
خیز ساقی باده نابی بده
لشکر اندیشه با من حمله کرد
مطرب آهنگی به مضرابی بده
زلف را چینی بده تابی بده
چشم بی خواب مرا زان لعل لب
لطف فرما، شربت خوابی بده
تشنه لب مردم بر آب زندگی
از عنایت جرعه آبی بده
مجلس عیش مرا از زلف و خال
از تلطف جمع اسبابی بده
خون بجامم ریخت مینای فلک
خیز ساقی باده نابی بده
لشکر اندیشه با من حمله کرد
مطرب آهنگی به مضرابی بده
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.