هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غزل‌گونه است که در آن شاعر از معشوق خود با توصیف‌های زیبا و استعاری مانند "شیرین لب"، "شکر دهن" و "چشم بخت" یاد می‌کند. شاعر از معشوق می‌خواهد که سخن بگوید، خاموش نباشد و به او توجه کند. همچنین، از زیبایی‌های معشوق مانند زلف و چهره او سخن می‌گوید و از غمزه‌های او که مانند تیری به دل می‌نشیند، یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و استعاری است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات غنایی دارد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند "تیر غمزه" ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا پیچیده باشد.

شمارهٔ ۳۲۷

سخن بگوی که شیرین لب و شکردهنی
مشو خموش که شمع و چراغ انجمنی

مرو ز بر که چو جان دربری حریفانرا
بخواب ناز مشو، چونکه چشم بخت منی

بپاس خاطر یاران و دوستان، سر زلف
بهم مزن که دل عالمی بهم بزنی

ز چهره پرده میکفن بتا برای خدا
که پرده ها بدری چون تو پرده برفکنی

صفت ز گل نکنم، نام از چمن نبرم
تو سرخ تر ز گل و تازه روتر از چمنی

هزار سینه سپر شد، هزار دیده هدف
که ناگهان تو مگر تیر غمزه ای بزنی

دل شکسته ما را یکی بپرس احوال
چه تار طره مشکین بهم همی شکنی

هزار طوطی شیرین سخن بسان حبیب
کنند از لب شیرین تو شکر شکنی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.