هوش مصنوعی: متن بالا یک شعر عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و علاقه خود به معشوق سخن می‌گوید. او از بودن در کنار معشوق لذت می‌برد و آرزو می‌کند که معشوق تنها به او توجه کند. همچنین، شاعر از رفتارهای معشوق مانند تکبر و ناز و شکستن دل دوستان گلایه می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'دل دوستان همی شکنی' ممکن است نیاز به بلوغ عاطفی برای درک کامل داشته باشد.

شمارهٔ ۳۴۷

یک امشبی که تو آسوده در کنار منی
چه میشود که رخ از من بدیگری نکنی

فدای جان تو بادا روان جان و تنم
که راحت دل و آرام جان، روان تنی

چه میشود که شبی با دو صد تکبر و ناز
بهمدمی من دلفکار صبح کنی

من ایستاده بپا بنده وار سر در پیش
تو شاهوار بتخت جلال تکیه زنی

شکر فروش دکان گو ببند و طوطی لب
بحضرت تو که شیرین لب و شکر دهنی

ز عشق روی تو گل پیرهن درید و هنوز
تو همچو غنچه نهان در درون پیرهنی

دلاوران سپه قلب دشمنان شکنند
ترا چه شد که دل دوستان همی شکنی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.