هوش مصنوعی: این متن عرفانی از مولانا، وحدت وجود و یگانگی عاشق و معشوق را بیان می‌کند. با استفاده از استعاره‌هایی مانند آفتاب و ماه، آب و گلاب، وحدت در عین کثرت را نشان می‌دهد. شاعر بر رفع حجاب‌های ظاهری و درک حقیقت واحد تأکید دارد.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده، درک این متن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، برخی مفاهیم مانند وحدت وجود نیاز به پیش‌زمینه‌های فلسفی و عرفانی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

شمارهٔ ۱۹

هست آن آفتاب ماه نقاب
مردم دیده ی اولوالالباب

دل و دلدار عین یک دگراند
جان چو کرد از وجود رفع حجاب

نظری کن ببین به دانه و بر
لب لب قشر قشر لب لباب

مدح و دم کو تفاوتت نکند
نیست فرقی میان آب و گلاب

آفتاب قدیم لا شرقی
کرد ذرات را بلطف خطاب

که منم در دل تو ای ذره
دل بدست آر و دلربا دریاب

چشم جان برگشادم و دیدم
آفتاب منیر و در مهتاب

نقش غیر و خیال باطل رفت
نیست در بحر صاف موج و حباب

از لب لعل ساقی باقی
خورد کوهی مدام نقل و شراب
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.